از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و می مکيد
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا
زان تشنگان هنوز به عیوق می رسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا
رئیس ستاد اقامه نماز در آستانه فرارسیدن ایام سوگواری سرور و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) نامه ای به عزاداران حسینی نوشته و طی آن نکته هایی را یادآور شده است.
در آستانه محرم سال ۹۰ نکاتی را جسته و گریخته که به ذهنم آمد، به شما تقدیم می کنم.
به ما حسینیه ی روضه را نشان بدهید
مرا که راهی بزم عزای اربابم
برای زود رسیدن کمی توان بدهید
اگر خدای نکرده در آخر خطم
به جان اشک سه ساله مرا امان بدهید
برای آنکه بمانم همیشه بر درتان
به کلب قافله ی عشق استخوان بدهید
قسم به حرمت چشمانتان اگر مُردیم
به روی سنگ حسینیه غسلمان بدهید
بسم الله روضه خون اومد ماه جنون
باز جمعیم دور هم چند خط روضه بخون
بسم الله سینه زن بازم سینه بزن
تو ماه غربت ارباب بی کفن
ذکر عالمین(حسین) 4
غرق شور و شین(حسین) 4
فبک للحسین (حسین)4
بخون ای اکبر ناظم از علی اکبر و قاسم
از روضه شش ماهه از قمر بنی هاشم
سقای دشت کربلا اباالفضل
دستش شده از تن جدا اباالفضل
بسم الله دم بگیر پاشو پرچم بگیر
با ذکر یا حسین هوش از عالم بگیر
بسم الله محتشم بنویس از درد و غم
شعری با جوهر اشک اهل حرم
مجلس عزاست (حرم) 4
روضه ها بپاست (حرم) 4
روضه خون خداست (حرم)4
ذکر عالمین (حسین) 4
غرق شور شین (حسین)4
فبک للحسین (حسین)4
ماه روضه اربابه دل فاطمه بی تابه
از تو آسمون چشما داره می باره خونابه
کرببلا غوغا شده واویلا واویلا
صاحب عزا زهرا شده واویلا واویلا
در خیمه قحط آبه واویلا واویلا
روز مرگ ربابه واویلا واویلا
بسم الله آسمون از غم شو واژگون
وای از حال حسین وای داغ جوون
بسم الله نوکرا حیّ علی العزا
امشب روضه بریم گودال قتله گاه
ظالم از جفا (نزن)4
پیش چشم ما (نزن)4
بس کن از قفا (نزن)4
ذکر عالمین (حسین)4
غرق شور و شین (حسین)
فبک للحسین (حسین)
ذوالجنان به حرم برگرد
کردی خون جگرم برگرد
بشنو گریه ی این دختر
دیگه با پدرم برگرد
ای کشته دشت بلا حسین جان حسین جان
گشته سرت از تن جدا حسین جان حسین جان
به خدادرهوس ديدن شش گوشه دلم تاب ندارد/نگه ام خواب ندارد/قلمم گوشه دفترغزلي ناب ندارد/شب من روزن مهتاب ندارد/همه گويندبه انگشت اشاره/مگراين عاشق بيچاره ي دلداده ي دلسوخته ارباب ندارد.
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی
با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید
گفتمش تصویری از لیلا و مجنون را بکش
عکس حیدر در کنار حضرت زهرا کشید
گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن
در بیابان بلا تصویری از سقا کشید
... و چه قدر هوا توفانی است، و افق در خون نشسته، به هر سو که می نگرم من مانده ام و خیمه ها، با زنان آل
رسول، هیچ کس را نمی یابم جز آنان که یاران راستینم بودند و اینک پیشانی بر خاک ساییده اندو صدایشان را در
چاه مرگ نهاده اند.
کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی